دانشنامه حوزوی
پیوند: http://www.wikifeqh.ir/
پیوند: http://www.wikifeqh.ir/
امروز 8 شهریور 96 من برگشتم بعد از چند ماه
سلام می کنم به همه دوستان وبلاگ نویس و عزیزانی که مطالب را دنبال می کنند
امروز روز مبارزه با تروریسمه در این باره تو اینترنت جستجو کردم و مطالبی را برای اطلاع خودم پیدا کردم اگه دوست داشتید بخونید.
8 شهریور؛ روز مبارزه با تروریسم در ایران
شهید رجایی و باهنر در 8 شهریور سال 1360 ترور شدند
تروریسم، از اساسی ترین معضلات جامعه جهانی و خطرناک ترین تهدیدها بر ضد حقوق ملت ها و ثبات بین المللی است. در طول تاریخ، به ویژه یک صد سال اخیر، تروریسم، ریشه مهم ترین تهدیدها بر ضد صلح و امنیت جهانی بوده است.
• روز مبارزه با تروریسم
روز هشتم شهریور، که روز مبارزه با تروریسم نام دارد، مصادف است با عملیات كم سابقه تروریستی نسبت به مقامات ارشد كشورمان در سال 1360 كه به شهادت دو یار دیرین انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر كشورمان و تنی چند از همراهان آنها انجامید. این اقدام تروریستی كه به دست عوامل ضد انقلاب وابسته به گروههای جاسوسی و اطلاعاتی غرب و با هدف مقابله با اراده انقلابی ملت ایران و فروپاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران انجام شد ، در میان سایر عملیات های تروریستی به دلیل شهادت نفرات اول و دوم دستگاه اجرایی یك كشور كاملا بی سابقه به شمار می آید.
• تعریف ترور
در فرهنگ سیاسی، ترور از ریشه لاتین terror به معنای ترس و وحشت گرفته شده و به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق می شود که از راه ایجاد ترس، وحشت و استفاده از زور می خواهد به هدف سیاسی خود برسد. در زبان فارسی هم ترور به معنای ترس زیاد، بیم و هراس و خوف و وحشت است و تروریست به عامل ترور، طرفدار ترور، آدم کش یا کسی که برای رسیدن به هدف خود کسی را به طور غافلگیرانه بکشد یا ایجاد وحشت و هراس کند، گفته می شود.
• عمر تروریسم
عمر ترور و تروریسم به قدمت بشریت است. تروریسم به همه اعصار، همه قاره ها و همه آیین ها تعلق دارد و نمی توان پدیده آشکار اضطراب و حس ناامنی در برابر دشمن نامرئی را که بر همه جا چنگ انداخته نادیده گرفت؛ گرچه می توان پیشینه تروریسم را به دوران جنگ سرد و رقابت میان دو ابرقدرت شرق و غرب برای ضربه زدن به دیگری نسبت داد.
• شیوه های تروریستی
شیوه های به کار برده شده از طرف تروریست ها عبارتند از: هواپیما ربایی، گروگانگیری، خرابکاری، بمب گذاری، بانک زنی و آدم ربایی سیاسی و آدمکشی.
بمب گذاری، شکل غالب تروریسم را تشکیل میدهد. از اواخر قرن نوزدهم و با اختراع دینامیت، تروریست ها ساختمانها و اماکن عمومی شلوغ را مورد هدف قرار دادهاند. اگر چه اغلب بمب گذاری ها تلفات به بار نمیآورند، تروریستها قادرند که خشونت هایی با تلفات بسیار زیاد را ترتیب دهند که بوسیله پیشرفتهای تکنولوژیکی در ابزارهای زمان بندی و مواد منفجره، تسهیل شده است.
حملات مسلحانه ناگهانی به اهداف غیر نظامی همچنین مسافران خطوط هوایی، یا توریستهای بازدید کننده از مکانهای تاریخی نیز از جمله شیوه های تروریستها میباشد. با گذشت زمان قتل مقامات رسمی دولتی به تدریج کمتر شده است. شاید به این دلیل که مقامات دولتی هم اکنون به شدت محافظت میشوند. گروگانگیری راه مشخص برای چانه زنی مستقیم با دولت میباشد.
تروریست ها از شیوه هایی مانند هواپیما ربایی، گروگانگیری، بمب گذاری و… استفاده می کنند
• انواع ترور
ترور را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد، از جمله : ترور شخصیت، ترور دولتی، تروریسم بین المللی، ترور هسته ای، سایبر تروریسم و … که به طور مختصر در سطور بعدی به تعریف هر کدام از آنها پرداخته میشود.
- ترور شخصیت
ترور شخصیت، یا ترور روانی یعنی ترساندن و تهدید افراد از طریق هدف قراردادن روحیه، حس شهامت و اعتبار. به بیانی دیگر، کشتن روحیه، هتک حرمت و حیثیت شخص یا لطمه وارد کردن به شهرت و اعتبار و آبروی کسی از طریق ناجوانمردانه و به ویژه در رسانه های گروهی. این نوع ترور بیش از آنکه به خشونت فیزیکی بپردازد، از خشونت نرم استفاده میکند، و در ترور شخصیت هدف آسیب رساندن جسمی یا فیزیکی با ایجاد خونریزی یا قتل نیست، بلکه هدف این است که از طریق لطمه وارد آوردن به حیثیت فرد و تخریب شخصیت، از وی در راستای اهداف سیاسی استفاده شود، و یا اینکه اگر وی مانعی در راه رسیدن، به هدف است از طریق ترورشخصیت، این مانع برداشته شود تا راه برای رسیدن به اهداف ترورگران هموار شود.
- تروریسم دولتی
تروریسم میتواند همچون یک روش مورد استفاده حکومتی قرار گیرد که در آن اقتدار دولت با اعمال خشونت و از طریق قرار دادن ملت در حالت هراس جمعی و ترس دائم (رژیم وحشت) تحمیل میشود. اصطلاح تروریسم دولتی، غالبا برای توصیف عمل حکومتهای گوناگون در سازماندهی مستقیم یا کمک غیر مستقیم به مرتکبان اقدامات خشونت بار در سایر کشورها به کار میرود. بعضی از عملیات تروریستی در پوشش دیپلماتیک یا از طریق استخدام تروریست به منظور از میان بردن مخالفان سیاسی برخی از رژیمها در کشورهای دیگر صورت میگیرد که به آن تروریسم دولتی میگویند. کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد که از آن به عنوان تروریسم دولتی یاد میشود.
بمب گذاری، شکل غالب تروریسم را تشکیل میدهد
- تروریسم بین المللی
تروریسم بین المللی به اعمال تروریستی که به منظور تامین مقاصد سیاسی در سطح بین المللی انجام میشود اطلاق میگردد. به عبارتی دیگر تروریسم بین المللی عبارت است از اعمال ترور و خشونت فردی یا جمعی که یک عنصر بین المللی (قربانی و مرتکب، شهروندان دولتهای مختلف باشند، یا اینگونه رفتار ها در بیش از یک کشور رخ دهد) یا یک هدف مورد حمایت بین المللی (مثل غیر نظامیان خارجی هواپیماهای غیر نظامی و کارکنان سازمانهای بین المللی) را در بر گیرد و مقصود از آن نیل به نتیجه ای قدرت طلبانه (یعنی نتیجه ای که هدف آن تغییر یا حفظ ساختارها یا سیاستهای فعال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یک دولت یا سرزمین مشخص است) باشد. پس در تروریسم بین المللی، محدوده عمل تروریستی گسترش مییابد و از سطح یک دولت-ملی فراتر میرود و وارد عرصه بین المللی میشود.
- تروریسم هسته ای
تروریسم هسته ای عبارت است از حمله به تاسیسات و تسلیحات هستهای، یا خرابکاری در آنها و یا سرقت از آنها توسط افرادی مثل ناراضیان سیاسی، فعالان سیاسی و نیروها ضد دولتی.
- سایبرتروریسم
واژه سایبر تروریسم را که در دهه ۱۹۸۰ توسط باری کالین ابداع شد این چنین میتوان تعریف کرد: سایبر تروریسم حاصل تلاقی تروریسم و فضای مجازی میباشد، سایبر تروریسم عموما به معنای حمله یا تهدید به حمله علیه کامپیوترها، شبکه های کامپیوتری و اطلاعات ذخیره شده در آنهاست، هنگامی که به منظور ترساندن یا مجبور کردن دولت یا اتباع آن به منظور پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی خاص، اعمال میشود. یک حمله برای اینکه به عنوان سایبر تروریسم شناخته شود باید به خشونت علیه اشخاص یا دارایی ها منجر شود، یا دست کم آسیب کافی برای ایجاد ترس را باعث شود.
• ایران، قربانی تروریسم
آمریکایی ها به مدت دو دهه سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) را زیر چتر حمایت مالی، سیاسی و تبلیغی خود قرار دادند و از جنایت های تروریستی آنان بر ضد مردم جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند. این گروهک با شیوه قهرآمیز و قتل سیاسی، درصدد حذف فیزیکی عناصر کارآمد و طراحان فکری نظام برآمد تا با ایجاد خلأهای جدی در ارکان حساس کشور، شرایط سقوط جمهوری اسلامی ایران را فراهم سازد. شهدای محراب، شهدای هفتم تیر و هشتم شهریور، شهیدانی چون لاجوردی، قرنی و صیاد شیرازی، از جمله قربانیان تروریسم بودند که به دست منافقان به شهادت رسیدند. استکبار جهانی در برابر این فعالیت های تروریستی، نه تنها هیچ واکنشی از خود نشان نداد، بلکه از آن حمایت می کرد.
صفحه 562 از مصحف شریف قرآن
ترجمه آیات سوره مبارکه نمل آیات 10 تا 10
عصای خود بیفکن ناگاه موسی افکند . ناگاه موسی بر آن نگریست که به جنبش درآمد اژدهایی مهیب گردید موسی از آن چنان بترسید که رو به فرار نها و دیگر واپس نگردید ای موسی مترس که پیامبران در حضور من هرگز نمی ترسند10
مگر کسی که چون ستم کند به زودی آن بد را به نیکوئی مبدل گرداند که همانا خدا بسیار به خلق آمرزنده و مهربانست11
ای موسی دست در گربان خود کن تا چون بیرون آوری نه از مرض برق سپید و روشن گردد آنگاه با نه معجزه الهی به سوی فرعون و قومش که گروهی فاسق و نابکارند به رسالت روانه شو12
چون آیات ما را ره آنها ارائه داد گفتند که این معجزات تو سحر بودنش روشن و آشکار است13
و با آنکه پیش نفس خود به یقین دانستند باز از کبر و نخوت و ستمگری انکار آن کردند بنگر تا عاقبت آن مردم ستمکار فاسد به کجا انجامید؟14
و همانا به داود و سلیمان مقام دانش عطا کردیم که گفتند ستایش و سپاس خدای را که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش فضیلت عطا فرمود15
امروز نیت کردم قرآن را باز کنم و معنای چند آیه را بخونم سوره مبارکه مومنون اومد آیات 97 تا 105 که صفحه 516 قرآن کریم قرار داره برای تذکر اول به خودم و بعد برای استفاده دوستان عزیز معنای این آیات نورانی را از کتاب هدایت می خوانم.
97) و بگو بار الها من از وسوسه و فریب شیطان (انس و جن) به سوی تو پناه می آورم.
98) و هم به تو پناه می برم خدایا از آنکه شیاطین به مجلسم حضور به هم رسانند.
99) تا آنکه وقت مرگ هر یک را فرا رسد در آن حال آگاه و نادم شده و گوید بارالها مرا به دنیا باز گردان
100) تا شاید به تدارک گذشته عملی صالح به جای آرم و به او خطاب شود هرگز نخواند شد
101) و این کلمه را از حسرت بگوید و از عقب آنها عالم برزخست تا روزی که برانگیخته شوند.
102) پس آنگاه که نفخه صور قیامت دمید دیگر نسبت و خویشی در میانشان نماند و کسی از کسی دیگر حال نپرسد.
103) پس در آن روز هر آنکه اعمالش سنگین و وزین است آنان رستگارانند.
104) و هر آنکه اعمالش سبک وزن است آنان کسانی هستند که نفس خویش را در زیان افکنده و به دوزخ مخلد خواهند بود.
105) آتش دوزخ صورتهای آنها را می سوزاند و در جهنم زشت منظر خواهند بود
106) (و به آنها خطاب شود) آیا آیات من برای شما تلاوت نشد؟ و شما از جهل و تکبّر تکذیب آیات ما نکردید.
سلام به همه دوستان مدتی بود که وبلاگم غیر فعال بود اما از امروز به امید خدا تصمیم گرفتم وبلاگ فعالی داشته باشم. فکر کردم مطالب جدیدی که می بینم و به نظرم جالب و پر محتوا باشه تو وبلاگم قرار بدم.
امیدوارم که از لحظه لحظه هامون استفاده کنیم. و برای همه آرزوی توفیق و سلامتی و عاقبت به خیری را دارم.
تأسيس نهضت عظيم علمي و مكتب فكرى و نوسازى و احياگرى تعليمات اسلامى، سبب شد كه امام صادق(ع) به عنوان رئيس مذهب جعفرى (تشيع) شهرت يابند، همچنين از آن جهت كه عمر بيشترى نصيب آنحضرت شده است به «شيخ الائمه» مشهور هستند.
به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) به نقل از پايگاه اطلاع رساني حج، حضرت امام جعفر صادق (ع) رئيس مذهب جعفرى در روز ۱۷ ربيع الاول سال ۸۳ هجرى در شهر مقدس مدينه به دنيا آمدند، پدر آن بزرگوار حضرت امام باقر (ع) و مادر آن بزرگوار امّ فروه دختر قاسم بن محمد بن أبى بكر بود.
نگاهي گذار به و لادت و تربيت امام صادق (ع)
امام صادق تا سن ۱۲ سالگى معاصر جد گراميش حضرت سجاد (ع) بود و مسلما تربيت اوليه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام (ع) از خرمن دانش جدش خوشهچينى كرده است. پس از رحلت امام چهارم مدت ۱۹ سال نيز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر (ع) زندگى كرد و با اين ترتيب ۳۱ سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود كه هر يك از آنان در زمان خويش حجت خدا بودند، و از مبدأ فيض كسب نور مىنمودند گذرانيد.
بنابراين صرف نظر از جنبه الهى و افاضات رحمانى كه هر امامى آن را دار مىباشد، بهرهمندى از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد كه آن حضرت با استعداد ذاتى و شم علمى و ذكاوت بسيار، به حد كمال علم و ادب رسيد و در عصر خود بزرگترين قهرمان علم و دانش گرديد.
آن حضرت هفت پسر و سه دختر داشت. پس از ايشان مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسى كاظم (ع) منتقل گرديد. ديگر از فرزندان آن حضرت اسمعيل است كه بزرگترين فرزند امام بوده و پيش از وفات حضرت صادق (ع) از دنيا رفته است. طايفه اسماعيليه به امامت وى قائلند.
رسول خدا لقب «صادق» را برای آن حضرت انتخاب كردند
نام آن حضرت جعفر و لقب شاخص ايشان «صادق» است، اگر چه القاب ديگرى همانند فاضل و صابر، و طاهر هم داشته اند، لقب صادق را حضرت رسول اكرم (ص) براى آن حضرت انتخاب فرمودند، علامه مجلسى در جلد ۴۷ بحار الانوار صفحه ۸ روايتى بدين مضمون نقل كرده است: «امام زين العابدين (ع) از پدرش و او از جدش امير المؤمنين (ع) نقل كرده كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «وقتى كه فرزند من جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب متولد شد، او را صادق نام گذاريد، زيرا در اولاد او كسى همنام او خواهد بود كه به ناحق دعوى امامت مى كند و او را كذاب خواهند گفت». همچنين گفته شده از اين جهت به وى صادق مىگفتند كه هر چه مىگفت راست و درست بود و فضيلت او مشهورتر از آن است كه گفته شود.
ماجراي ترس امام صادق (ع) از بيان «تلبيه» در حال احرام
مالك بن انس فقيه مدينه مى گويد: نزد امام صادق (عليه السلام) مى رفتم، آن حضرت براى نشستن من متكا مى گذاشت و احترام مى فرمود و ايشان نسبت به من محبت داشت، و اين امر مرا بسيار خوشحال مى كرد و خداى را بر اين نعمت شكر مى كردم. سپس مالك مى گويد: آن حضرت مردى بود كه از سه حال خارج نبود: يا روزه بوده يا در حال نماز، و يا در حال ذكر خداوند، از بزرگان عبادت كنندگان، و در زهد سرآمد بود، از همان هايى كه از خدا خوف و خشيت فراوان دارند.
هر زمانى كه مى فرمود: «قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) » گاهى رنگ آن حضرت كبود، و گاهى زرد مى شد، تا به جايى كه گاهى شناخته نمى شد. يك سال با آن حضرت به حج خانه خدا رفته بودم، وقتى كه گاه احرام شد، هرچه آن حضرت سعى مى كرد كه تلبيه «لبيك اللهم لبيك» بگويد، صدا در گلوى آن حضرت قطع مى شد و نزديك بود كه از بالاى مركب به زمين بيافتد، به آن حضرت عرض كردم؛ اى فرزند پيامبر بگو لبيك، زيرا بايد محرم شوى و چاره اى از گفتن نيست، آن حضرت فرمود: چگونه جسارت كنم و بگويم: «لبيك اللهم لبيك» در حالى كه مى ترسم از آن كه خداوند عزوجل به من بگويد: «لا لبيك و لا سعديك؟»
نگاهي به عصر امامت امام صادق (ع)
زندگى پر بار امام جعفر صادق (ع) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنى اميه (هشام بن عبدالملك - وليد بن يزيد - يزيد بن وليد - ابراهيم بن وليد - مروان حمار) كه هر يك به نحوى موجب تألم و تأثر و كدورت روح بلند امام معصوم (ع) را فراهم مىكردهاند، و دو نفر از خلفاى عباسى (سفاح و منصور) نيز در زمان امام (ع) مسند خلافت را تصاحب كردند و نشان دادند كه در بيداد و ستم بر امويان پيشى گرفتهاند، چنانكه امام صادق (ع) در ۱۰ سال آخر عمر شريفش در ناامنى و ناراحتى بيشترى بسر مىبرد. عصر امام صادق (ع) يكى از طوفانىترين ادوار تاريخ اسلام است كه از يك سواغتشاشها و انقلابهاى پياپى گروههاى مختلف، بويژه از طرف خونخواهان امام حسين (ع) رخ مىداد، كه انقلاب «ابو سلمه» در كوفه و «ابو مسلم» در خراسان و ايران از مهمترين آنها بوده است و از ديگر سو عصر آن حضرت، عصر برخورد مكتبها و ايدهئولوژيها و عصر تضاد افكار فلسفى و كلامى مختلف بود، كه از برخورد ملتهاى اسلام با مردم كشورهاى فتح شده و نيز روابط مراكز اسلامى با دنياى خارج، به وجود آمده و در مسلمانان نيز شور و هيجانى براى فهميدن و پژوهش پديد آورده بود.
امام صادق (ع) و نهضت عظيم علمي
ختلافات سياسى بين امويان و عباسيان و تقسيم شدن اسلام به فرقههاى مختلفو ظهور عقايد مادى و نفوذ فلسفه يونان در كشورهاى اسلامى، موجب پيدايش يك نهضت علمى گرديد. نهضتى كه پايههاى آن بر حقايق مسلم استوار بود.
به وجود آمدن چنين نهضت علمى در محيط آشفته و تاريك آن عصر، كار هر كسى نبود، فقط كسى شايسته اين مقام بزرگ بود كه مأموريت الهى داشته باشد و از جانب خداوند پشتيبانى شود، تا بتواند به نيروى الهام و پاكى نفس و تقوا وجود خود را به مبدأ غيب ارتباط دهد، حقايق علمى را از درياى بيكران علم الهى به دست آورد، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقيقت قرار دهد.
تنها وجود گرامى حضرت صادق (ع) مىتوانست چنين مقامى داشته باشد، تنها امام صادق (ع) بود كه با كنارهگيرى از سياست و جنجالهاى سياسى از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانين و احاديث راستين دين مبين و تبليغ احكام و تعليم و تربيت مسلمانان كمر همت بر ميان بست.
بنابراين زمان امام صادق (ع) در حقيقت عصر طلايى دانش و ترويج احكام و تربيت شاگردانى بود كه هر يك مشعل نورانى علم را به گوشه و كنار بردند و در «خودشناسى» و «خداشناسى» مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدايت مردم كوشيدند. در همين دوران درخشان - در برابر فلسفه يونان - كلام و حكمت اسلامى رشد كرد و فلاسفه و حكماى بزرگى در اسلام پرورش يافتند.
همزمان با نهضت علمى و پيشرفت دانش به وسيله امام صادق (ع) در مدينه، منصور خليفه عباسى كه از راه كينه و حسد، به فكر ايجاد مكتب ديگرى افتاد كه هم بتواند در برابر مكتب جعفرى استقلال علمى داشته باشد و هم مردم را سرگرم نمايد و از خوشهچينى از محضر امام (ع) بازدارد.
علت شهرت امام صادق (ع) به موسس مذهب جعفري چيست؟
در چنين شرايط دشواري كه شيعه مىرفت كه نابود شود، يعنى اسلام راستين به رنگ خلفا درآيد و به صورت اسلام بنى اميهاى يا بنى عباسى خودنمايى كند، امام دامن همت به كمر زد و به احيا و بازسازى معارف اسلامى پرداخت و مكتب علمى عظيمى به وجود آورد كه محصول و بازده آن، چهار هزار شاگرد متخصص (همانند هشام، محمد بن مسلم و…) در رشتههاى گوناگون علوم بودند، و اينان در سراسر كشور پهناور اسلامى آن روز پخش شدند. هر يك از اينان از طرفى خود، بازگوكننده منطق امام كه همان منطق اسلام است و پاسدار ميراث دينى و علمى و نگهدارنده تشيع راستين بودند، و از طرف ديگر مدافع و مانع نفوذ افكار ضد اسلامى و ويرانگر در ميان مسلمانان نيز بودند. تأسيس چنين مكتب فكرى و اين سان نوسازى و احياگرى تعليمات اسلامى، سبب شد كه امام صادق (ع) به عنوان رئيس مذهب جعفرى (تشيع) مشهور گردد.
شهادت شيخ الائمه (ع) در شهر رسول خدا (ص)
حضرت امام صادق (عليه السلام) در بيست و پنجم شوال سال ۱۴۸ ه ق در حالى كه ۶۵ سال از عمر مبارك آن حضرت گذشته بود از دنيا رحلت فرمودند و از جهت اينكه عمر بيشترى نصيب ايشان شده است به «شيخ الائمه» شهرت دارند. وجود مطهر و مقدس آن امام همام در قبرستان بقيع در كنار پدر و جد و عموى خود امام مجتبى (ع) به خاك سپرده شد و بنابر روايتى پس از آزار و اذيت زياد آن حضرت به وسيله عوامل منصور دوانيقى با سم به شهادت رسيد.